پدیدارِ یوم کیپور و جنگ سال 1973 یوم کیپور

یوم کیپور، بزرگ‌ترین عید یهود و از مهم‌ترین روزهای سال در تقویم یهودیان که برای آنان مقدس است و آن را جشن می‌گیرند، این روز چه آدابی دارد و در یوم کیپور سال 1973 چه اتفاقی افتاده است؟

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین عید یهود یوم کیپور (یوم الغفران) در اواخر سپتامبر یا اوایل اکتبر و اولین ماه سال یهودی و پایان دوره توبه و تفکری است که ده روز طول می‌کشد و به عید بزرگ مشهور است.

عید یوم کیپور
عید یوم کیپور

یوم کیپور یکی از مهم‌ترین اعیاد مقدس یهودیان است، به استناد تورات به‌نام‌های “روز کفاره“، “روزه بزرگ یهودیان” و “روز توبه و آمرزش” نیز معروف است. قوانین و مقررات این روز از دوران معبد دوم اساساً تغییر نکرده‌ است و از همان دوران این مراسم انجام  می‌شده که نشانگر اهمیت بالای آن است. همین امر باعث شده که یوم کیپور به‌ بزرگ‌ترین آیین مذهبی و مهم‌ترین روز سال برای یهودیان شناخته شود.

این عید مصادف است با دهمین روز پس از عید سال نو (روش هشانا) که بر اساس روایات دینی، روزه گرفتن در آن واجب است. یهودیان از ساعتی پیش از غروب آفتاب روز نهم، تا ساعتی پس از غروب آفتاب روز بعد روزه می‌گیرند و برای نیایش و طلب بخشایش از پروردگار در کنیسه‌ها عبادت می‌کنند. آنها بر این باورند که در این روز، سرنوشت یک‌سال بعد آنان رقم خواهد خورد. در این روز اعضای خانواده از همدیگر طلب بخشش می‌کنند.

یکی از اتفاقات مشهور که به این عید پیوند خورده، جنگ یوم کیپور در سال 1973 است. در ادامه به بررسی جنبه‌هایی از این رخداد می‌پردازیم.

به مناسبت پنجاهمین سالگرد جنگ یوم کیپور

52

علت رخ دادن جنگ:

وقوع هیچ جنگی بی‌دلیل نیست. وقوع جنگ ۱۹۷۳ هم در اتفاقات شش سال قبل از آن پایه‌ریزی شده بود. در سال ۱۹۶۷، اسرائیل حملاتی را به مصر، اردن و سوریه آغاز و جنگ ژوئن را شعله‌ور کرد که در نتیجه آن سرزمین‌های باقی مانده از فلسطین باستانی، صحرای سینا در مصر و بلندی‌های جولان از سوریه به اشغال این رژیم درآمد.

اکنون ۵۰ سال از جنگ ۱۹۷۳ بین رژیم اشغالگر صهیونیستی، مصر و سوریه می‌گذرد. این جنگ که برای اسرائیلی‌ها با نام “جنگ یوم کیپور” و برای اعراب با نام “جنگ اکتبر” یا “جنگ رمضان”شناخته می‌شود، واقعیت جدیدی را در جهان عرب ایجاد کرد. مضافا اینکه چهره سیاست خارجی آمریکا را در قبال خاورمیانه نیز تغییر داد.

ارتش اسرائیل در مدت شش روز شکست بزرگی را به نیروهای سه کشور عربی تحمیل کرد و سرزمینی را که سه و نیم برابر کل وسعتی بود که پیش از این اشغال کرده بود، تحت تصرف خود در آورد. پس از شش سال، مصر و سوریه تصمیم گرفتند برای باز پس‌گیری سرزمین‌هایی که در سال ۱۹۶۷ از دست داده بودند، یک حمله هماهنگ را در دو جبهه آغاز کنند.

البته در این بین پشت پرده‌ای نیز وجود داشت. سیاست‌های جنگ سرد بین شوروی – صادرکننده تسلیحات به کشورهای عربی – و ایالات متحده – حامی اسرائیل در این جنگ – بسیار پر رنگ بود و بر آتش جنگ اعراب و اسرائیل دمید.

جنگ یوم کیپور

اتحاد سادات و اسد برای بازپس‌گیری زمین‌های اشغال شده:

این را نباید فراموش کنیم که رؤسای جمهور وقت مصر و سوریه یعنی انور سادات و حافظ اسد، در ژانویه ۱۹۷۳ یک توافق محرمانه برای متحد کردن ارتش‌های خود تحت یک فرماندهی مشترک منعقد کردند که چند ماه بعد هدف اصلی این کار روشن شد. انور سادات با آگاهی از اینکه تسلیحات کشورش فرسوده و به نسبت رقیب مدرن و پیشرفته نیست، چهار ماه بعد از به دست گرفتن قدرت به اسرائیلی‌ها پیشنهاد داده بود که در صورت عقب‌نشینی این رژیم از سینا، توافق صلح میان طرفین منعقد شود.

گلدا مایر، نخست وزیر وقت اسرائیل پیشنهاد مصری‌ها را رد کرد. بنابراین، تمام اندیشه سادات حول جنگ با اسرائیل می‌چرخید و حافظ اسد را گزینه‌ای مناسب به عنوان متحد پیدا کرد. حافظ اسد که از طریق کودتا در سال ۱۹۷۰ به قدرت رسیده بود، تمایل داشت خود را به مردم کشورش ثابت کند و بازپس‌گیری مناطق از دست رفته، بهترین گزینه برای او بود.

البته شایعاتی در این زمینه مبنی بر تلاش بی‌وقفه مصری‌ها برای خودداری از جنگ با اسرائیل و علاقه زیاد آنان برای ایجاد راه‌های عادی سازی روابط صلح‌آمیز با اسرائیل حتی به قیمت باز پس‌ نگرفتن زمین‌های اشغالی وجود دارد. بر خلاف آنها سوری‌ها تمرکز اصلی خود را بر بازپس‌گیری بلندی‌های جولان به هر قیمتی که شده‌، گذاشته و حاضر بودند وارد جنگی تمام عیار با اسرائیل شوند.

پاتریک سیل روزنامه نگار بریتانیایی و نویسنده کتاب خاطرات حافظ اسد می‌نویسد:

اسد به من گفته بود که از همان لحظه‌ای که قدرت را در سوریه به دست گرفت، جاه‌طلبی و رویای او انتقام شکست سال ۱۹۶۷ مقابل اسرائیل بود، یعنی جایی‌که سوریه بلندی‌های جولان را از دست داده بود، زمانی‌که اسد وزیر دفاع سوریه بود. بنابراین من فکر می‌کنم حافظ اسد این امر را یک مسئولیت شخصی برای بازیابی زمین‌های از دست رفته کشورش تلقی می‌کرد. اسد جنگی را که مدت‌ها در حال برنامه ریزی آن بود، جنگی آزادی بخش می‌دانست.

7

جنگ چگونه آغاز شد؟

ارتش مصر و سوریه برای غافلگیر کردن اسرائیل، در تعطیلات مذهبی یوم کیپور که برای یهودیان بسیار مهم است، تصمیم به حمله گرفتند. یعنی تنها روزی از سال که در آن هیچ برنامه رادیویی یا تلویزیونی پخش نمی‌شد، تمامی مغازه‌ها بسته بود و وسایل حمل‌ و نقل نیز به دلیل اعتقادات مذهبی خدمات ارائه نمی‌کردند.

روز شنبه ۶ اکتبر ۱۹۷۳، هم‌زمان با آغاز تعطیلات اسرائیلی‌ها و بعد از ساعت ۲ بعدازظهر، ارتش مصر و سوریه با سلاح‌های پیشرفته‌ای که از شوروی دریافت کرده بودند، تهاجم خود را از دو جبهه شمال و جنوب به اسرائیل آغاز کردند.

در عملیات بدر، نیروهای نظامی مصر موفق شدند با عبور از کانال سوئز خط «بار لیف» که یک دیوار شنی مستحکم در بخش شرقی کانال بود را تصرف کردند. این موفقیت نظامی، که مصریان به آن لقب «گذرگاه» دادند، اولین پیروزی پس از ۲۵ سال در مقابل اسرائیلیان بود.

در خط مقدم شمال هم که ارتش سوریه حمله خود را آغاز کرده بود، سه لشکر پیاده نظام سوریه از مرز آتش بس سال ۱۹۶۷ با اسرائیل، موسوم به خط ارغوان عبور کرده و پس از گذشت دو ساعت از جنگ، سوری‌ها اولین پیروزی مهم خود را با تصرف مناطق استراتژیک دیده‌بانی اسرائیل در کوه هرمون که به «چشم اسرائیل» معروف بود به دست آوردند. تلفات اسرائیل سنگین بود و به نظر می‌رسید که کنترل جنگ کاملاً در دست اعراب است. اما در کمتر از ۲۴ ساعت، اسرائیل دو لشکر زرهی را بسیج کرد و خیلی زود پیشروی سوریه به عقب نشینی بدل شد.

بعد از مدتی این اسرائیلی‌ها بودند که پیشروی کرده و مناطقی در عمق خاک سوریه را اشغال کردند. پس از این اتفاق واحدهایی از ارتش عراق، عربستان و اردن برای مقابله با ضدحمله اسرائیل به نبرد در جبهه سوریه پیوستند. این تلاش اعراب کافی نبود و اسرائیلی‌ها تا ۳۵ کیلومتری دمشق پیشروی کردند و با اشغال سرزمین‌های جدید، برگ برنده را در مذاکره برای هر نوع سازشی به دست آورده بودند.

هر دو طرف خسارت‌های سنگینی در زمینه تجهیزات نظامی متحمل شدند که باعث شد متحدان طرفین جنگ، یعنی اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا ارسال مجدد تسلیحات از جمله تانک و توپخانه را از سر بگیرند. در ۱۶ اکتبر یعنی ۱۰ روز پس از وقوع جنگ، نیروهای اسرائیلی به فرماندهی آریل شارون موفق شدند با نفوذ به خطوط دفاعی مصر و سوریه به نزدیک‌ترین فاصله‌ از قاهره، پایتخت مصر برسند.

22

نفت؛ آخرین حربه اعراب:

ضد حمله اسرائیل جریان جنگ را به نفع اسرائیلی‌ها تغییر داده بود و در ادامه درگیری‌های دو طرف به بن‌بست رسید. درحالی‌که اسرائیل مناطق بیشتری را نسبت به گذشته‌ از هر دو کشور تصاحب کرده بود در ۱۷ اکتبر، اعراب تصمیم گرفتند از تاکتیکی متفاوت یعنی نفت استفاده کنند. کشورهای عربی تولیدکننده نفت تحت سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) تصمیم گرفتند تولید نفت خود را به پنج درصد کاهش دهند.

آنها متعهد شدند تا زمان خروج کامل نیروهای اسرائیلی از تمام اراضی عربی اشغال شده در طول جنگ ژوئن ۱۹۶۷ و  اعطای حقوق مشروع مردم فلسطین به آن‌ها، هر ماه این میزان کاهش تولید نفت را ادامه دهند. کشورهای عربی، آمریکا را به کلی تحریم و صادرات نفت به این کشور را به شکل کامل به حالت تعلیق درآوردند. کاهش تولید و عرضه نفت منجر به افزایش شدید قیمت‌ها در سراسر جهان شد و ایالات متحده را به اتخاذ ارزیابی جدید در چگونگی حمایت از این جنگ وادار کرد.

547398 1

تغییر نقش آمریکا این بار در قامت میانجی‌گر:

در هفته آخر اکتبر، دو طرف آماده و مایل به پذیرش توافق آتش‌بس بودند. برآوردها تعداد سربازان اسرائیلی کشته شده را ۲۶۰۰ و زخمی‌ها را ۸۸۰۰ نفر نشان می‌داد که نسبت به جمعیت اسرائیل در آن زمان رقمی بسیار سنگین بود، در حالی‌که مصر ۷۷۰۰ نفر و سوریه حدود ۳۵۰۰ نفر را از دست داده بودند.

در ۲۲ اکتبر، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه آتش بس ۳۳۸ را تصویب کرد. این قطعنامه، قطعنامه ۲۴۲ مصوب سال ۱۹۶۷ را مبنی بر خروج و عقب نشینی کامل اسرائیل از سرزمین‌هایی که در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده بود را مجدداً تأیید کرد. شش روز بعد، رهبران نظامی اسرائیل و مصر برای مذاکره درباره آتش بس دیدار کردند.

این اولین دیدار بین نمایندگان نظامی دو کشور در ۲۵ سال گذشته بود. اما با ادامه درگیری‌های همزمان میدان جنگ، روند مذاکرات به بن‌بست رسید. پس از آن ایالات‌متحده تلاش‌های دیپلماتیک فشرده‌ای را برای پایان جنگ بین اسرائیل، سوریه و مصر آغاز کرد و به آنها میلیون‌ها دلار برای دستیابی به توافق سازش پیشنهاد داد.

هنری کیسینجر، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، از کشوری به کشور دیگر در تلاش برای میانجی‌گری سفر می‌کرد، چیزی که به دیپلماسی شاتل معروف و به عنوان واژه‌‌ای جدید وارد عرصه سیاست بین‌الملل شد.

در روز سه شنبه ۶ نوامبر، کیسینجر برای اولین دیدار خود با انور سادات به قاهره رفت. چهار روز بعد، توافقنامه اولیه‌ای مبنی بر محافظت از کاروان‌های اقلام و مایحتاج روزانه و غیرنظامی به شهر سوئز و لشکر سوم مصر که محاصره شده بود، امضا شد. چهار روز بعد هم، اسرای دو طرف مبادله شدند. با فرا رسیدن سال نو، کیسینجر به منطقه بازگشت تا گام بعدی را در طرح بزرگ خود برای پایان دادن به دعوای مصر و اسرائیل انجام دهد.

او در ۱۱ ژانویه ۱۹۷۴ برای دیدار با سادات وارد شهر اسوان در جنوب مصر و روز بعد عازم تل آویو شد جایی‌که طرفین توافقنامه صلح را پذیرفتند. در همین حال، اسرائیلی‌ها هنوز بخش بزرگی از خاک سوریه، در فاصله‌ای نه چندان دور از پایتخت را اشغال کرده بودند.

در ماه می ۱۹۷۴، کیسینجر دور دوم دیپلماسی شاتل خود را این‌بار بین دمشق و تل‌آویو آغاز کرد. پس از حدود یک ماه گفتگوی سخت، کیسنجر موفق شد دومین موفقیت خود را در منطقه به دست آورد، یعنی زمانی‌که اسرائیل در ۲۸ مِی توافقنامه صلح با سوریه را تصویب کرد.

این قرارداد در تاریخ ۵ ژوئن در ژنو به امضا رسید و جنگ میان اعراب و اسرائیل به صورت رسمی در ماه اکتبر پس از ۲۴۳ روز به پایان رسید. مصر و سوریه بخشی از خاک خود را پس گرفتند و مناطق حائل تحت نظر سازمان ملل بین آنها و اسرائیل ایجاد شد.

guerra de Yom Kipur

پس از جنگ چه شد؟

هر دو طرفِ جنگ خود را پیروز لقب می‌دادند. چیزی که اسرائیلی‌ها به عنوان پیروزی از آن یاد می‌کردند به قیمت تلفات سنگینی برای آنها همراه بود که انتقادات شدیدی را در خصوص عدم آمادگی دولت به این رژیم وارد آورد. این انتقادات تا حدی پیش رفت که در آوریل ۱۹۷۴، گلدا مایر نخست وزیر این رژیم استعفا کرد.

بیشتر انتقادات از او به این دلیل بود که مشخص شد ساعاتی قبل از آغاز جنگ، مقامات اسرائیل از حمله قریب‌الوقوع ارتش مصر و سوریه مطلع شده بودند اما مایر به دلیل وابستگی شدید اسرائیل به آمریکا، و نگرانی از اینکه اگر آنها آغازگر حمله باشند، آمریکا از این رژیم حمایت نخواهد کرد، منتظر حمله اعراب ماند.

مصر دوباره از همسایه اشغاگر خود متحمل شکست نظامی شد، اما موفقیت‌های اولیه مصر، اعتبار سادات را در خاورمیانه افزایش داد و به او فرصتی داد تا به دنبال هدف اصلی خود یعنی صلح با اسرائیل برود.

در سال ۱۹۷۴، اولین توافقنامه بین مصر و اسرائیل مبنی بر بازگرداندن بخش‌هایی از مناطق سینا به مصر امضا شد سپس در سال ۱۹۷۸ سادات و مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل اولین توافقنامه تاریخ اسرائیل با یک کشور عربی را امضا کردند.

در سال ۱۹۸۲ نیز اسرائیل معاهده صلح ۱۹۷۹ را با بازگرداندن آخرین بخش‌ها از شبه جزیره سینا به مصر اجرایی کرد. این توافق‌ها میان مصر و اسرائیل برای سوریه، فاجعه بار بود. آتش بس غیرمنتظره مصر و اسرائیل، سوریه را در معرض شکست نظامی بزرگی قرار داد و باعث شد اسرائیل حتی قلمروهای بیشتری را در بلندی‌های جولان اشغال کند. در سال ۱۹۷۹، سوریه با سایر کشورهای عربی که دل خوشی از رفتارهای دوستانه مصر در قبال اسرائیل نداشتند، به اخراج این کشور از اتحادیه عرب رأی دادند.

پایان پیام/

اخبار مرتبط

→ خواندن مطلب قبلی

دست رد به سینه بن‌گویر در جلسات امنیتی

خواندن مطلب بعدی ←

رکود سرمایه‌گذاری در رژیم صهیونیستی

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *