شکنندگی اسرائیل، در داخل و بینالمللی، تقصیر ایران و دست نشاندههای آن و رهبر شکست خورده اسرائیل، نتانیاهو است. ایالات متحده و آلمان حمایت بیسابقه نظامی- دیپلماتیک برای حمایت از افکار عمومی اسرائیل و همچنین برای جلوگیری از تلفات نجومی در غزه ارائه میکنند.
در سال 2012، بنیامین نتانیاهو، نقاشی کارتونی از یک بمب را در یک سخنرانی به سازمان ملل ارائه کرد و با خودکار قرمز روی آن علامت گذاری کرد تا نشان دهد که ایران چه زمانی اورانیوم کافی برای ساخت بمب هسته ای دارد.
از زمانی که اتهامات فساد علیه او مطرح شد (ژانویه 2020)، خود نتانیاهو به یک تهدید وجودی برای اسرائیل تبدیل شد و به سمت خط قرمزهایی به همان اندازه خطرناک پیش رفت.
اگر در ابتدا تلاشهای نتانیاهو برای تضعیف نهادهای دولتی به منظور خرابکاری در دادرسیهای جنایی علیه او بود، تا ژانویه سال 2023 او اقدام به برچیدن آنها به طور کلی کرد و آنها را به سطح پایینی از عملکرد تقلیل داد که اسرائیل، از بسیاری جهات، شروع به زوال کرد.
منابع دفاعی میگویند که نتانیاهو در تلاش برای مقصر دانستن ارتش اسرائیل به خاطر شکست هفتم اکتبر میباشد و عدم موفقیت در رها کردن گروگانها، آخرین پیوند جامعه اسرائیل را از بین خواهد برد.
چرا او این کار را کرد؟
او معتقد بود که توسط خود دولت – به تعبیر برخی – “دولت عمیق” به او خیانت شده است. بنابراین بر اساس منطق او، نه تنها کنترل نهادهای دیگر لازم بود، بلکه اساساً آنها را نابود کرد. یکی از ابزارهای کلیدی در این عملیات انتصاب افراد وفادار با حداقل صلاحیت بود.
این ناکارآمدی برای همه مشهود بوده است، که به وضوح در ابتدا با تجاوز مرگبار بی بند و بار باندهای جنایتکار در شهرها و شهرهای عربی اسرائیل و خشونت های کنترل نشده توسط شهرک نشینان کرانه باختری علیه فلسطینیان مشاهده شد.
همبستگی در میان شهروندان اسرائیلی و جامعه مدنی همواره به اسرائیل برای غلبه بر بحرانها کمک کرده است، اما این بار آنها به عنوان یک خدمت مکمل دولت عمل نمیکنند، بلکه خود همه زحمات رو قبول کردهاند. آنها حتی تلاشهای فناوری پیشرفته برای شناسایی گروگانها در غزه را هدایت میکنند.
در حالی که دولت بایدن از مداخله جدی در بحران قانون اساسی که نتانیاهو ایجاد کرد خودداری کرد، اما در 7 اکتبر همه چیز تغییر کرد.
آنچه به نظر می رسد ترکیبی از منافع آمریکا علیه گسترش ایران در خاورمیانه و ارتباط شخصی جو بایدن با یهودیان و دولت اسرائیل باعث شده است تا آمریکا ورود پیدا کند چرا که اسرائیل و ایران از طریق نیابت خود به یکدیگر رحم نمیکنند و قطعا منافع سرمایهگذاران آمریکایی هم به خطرخواهد افتاد.
اگر اسرائیل، پس از فروپاشی داخلی در دوران نتانیاهو، مجبور به مقابله با جنگ چندگانه غزه، حزب الله در شمال و خود ایران شود، یک ضرر نظامی و فاجعه رخ خواهد داد.
حتی دولت نتانیاهو، که طرفدار حامیان ترور، نسل کشی و آپارتاید کامل است، جنگ غزه را مستقلانه انجام دهد، فاجعهای بزرگ از نظر سیاسی هم رخ میدهد.
نکته مهم این است که آنچه ما میبینیم فقط کمک نظامی آمریکا نیست، بلکه کمکهای روحی حیاتی است، چرا که اکثر مردم اسرائیل به رهبری نتانیاهو اعتماد ندارند.
از سفرهای اسرائیل و اظهارات بایدن، وزیر امور خارجه وی و مقامات ارشد پنتاگون و به موازات آن سفر به اسرائیل و اظهارات اولاف شولز (وزیر دفاع وی)، به نظر می رسد که دولت بایدن و شولز تصمیم گرفتهاند تا نتانیاهو را کنترل کرده و جلوی افکار (راست افراطی) او را بگیرند، چرا که در غیر این صورت آلمان خطر تسلیح اسرائیل را در طول جنگ علیه حماس نمی پذیرفت.
در این میان ما شاهد شکنندگی اسرائیل در جهان هستیم که بیشتر به حمایت مستمر دو کشور به اصطلاح ابرقدرت جهانی آمریکا و ابرقدرت اروپایی آلمان وابسته است. حمایتهایی که گویی فراتر از منافع کشورهای خودشان میباشد. نکته حائز اهمیت این است که کافی است جناح راست افراطی در آلمان به قدرت برسد، یا دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود، تا اسرائیل در مکان بسیار خطرناک تری قرار گیرد.
دولتهای آمریکا و آلمان این خطر را درک کردند که اگر دولت اسرائیل رها شود نابود خواهد شد و به دوران قبل از تشکیل اسرائیل برخواهند گشت وعملا یهودیان مجددا به اروپا و آمریکا بازخواهند گشت و مهاجرت گسترده و سریع یهودیان اسرائیلی به آنها می تواند منجر به انفجار یهودی ستیزی، خشونت و حتی قتل عام شود.
این مقاله توسط ایتای مک یک وکیل حقوق بشر و فعال متخصص در موضوع تجارت اسلحه اسرائیل تهیه دشه است. او در اورشلیم مستقر است.