۲۰ آبان ۱۴۰۳

کارشناس‌ها یادشان نرود: “اسرائیل کوچک‌تر از همسایگانش است”

کارشناسان دفاعی به اسرائیل می‌گویند که نیاز به عمق استراتژیک ندارد، اما گویا آنها فراموش کرده‌اند که ما چقدر کشور کوچکی هستیم.

این نوشته برگردان شده از مقاله اریک. آر. ماندل (استاد دانشگاه اورشلیم و مدیر شبکه اطلاعات سیاسی خاورمیانه و یک یهودی آمریکایی) تهیه و تنظیم شده است.

شس
نمای کلی از مرز بین اسرائیل و لبنان

من در لبه مرز شمالی اسرائیل با لبنان در محله کوچک مارگالیوت با یک افسر ذخیره جوان نشستم و در پشت سنگرها به لبنان نگاه می‌کنم. در طول سال‌های متمادی، این افسر با سربازان خود در مرز غزه و حتی مرزهای شمالی بوده است. برای همین وقتی به او می‌گویم خانه‌ات کجاست؟ پوزخند می‌زند و چراغ‌های خیابان‌ را نشانم می‌دهد.

رانندگی از جبهه شمالی اسرائیل با حزب الله، تا جبهه جنوبی آن در غزه با حماس، کمتر از چهار ساعت طول می‌کشد و این تمام اندازه اسرائیل است. با این حال، بسیاری از آمریکایی‌هایی که روی اسرائیل تمرکز دارند، تصور می‌کنند که دولت یهود به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای گسترده‌تر از آن چیزی است که گفته می‌شود‎، حتی در واقع به اندازه نیوجرسی هم نیست.

پیش از 7 اکتبر، نبود عمق استراتژیک اسرائیل توسط بسیاری از کارشناسان سیاسی و امنیتی اسرائیلی و آمریکایی قابل کنترل بود. پس از آن صبح که نقطه عطفی در اسرائیل شد، اهمیت عمق استراتژیک به عنوان یک آسیب‌پذیری عمیق و بزرگ ظاهر شد که راه‌حل‌های آن در مواجهه با تقاضای آمریکا مبنی بر عدم ایجاد منطقه حائل بین غزه و جوامع اسرائیلی که با آن هم مرز هستند به‌عنوان بخشی از یک نسخه خیالی از غزه آشکار شد (راه حل دو دولتی).

در شمال اسرائیل منطقه حائل 18 ساله (1982-2000) ایجاد شد تا از دست نیروهای حزب الله در امان باشند اما اسرائیل تحت فشار مردم خودش و انتخاب ایهود باراک به عنوان نخست وزیر از جنوب لبنان عقب نشینی کرد و همین امر باعث شد تا سربازان اسرائیلی توسط تک تیراندازان لبنانی کشته شوند. این عقب نشینی در کنار عقب نشینی که آریل شارون از غزه در سال 2005 انجام داد باعث شد تا حماس به نیروی قوی و هیولایی سخت تبدیل شود.

سید
سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان
سید حسن نصرالله (رهبر حزب‌الله) در این ماه گفت: “اسرائیل زمانی یک منطقه امنیتی برای خود در جنوب لبنان ایجاد کرد اما امروز منطقه امنیتی در شمال اسرائیل تشکیل شده است.”

این درحالی است که اسرائیل نباید به حزب‌الله اجازه دهد یک منطقه حائل در سمت مرز اسرائیل با 80000 شهروند بی‌خانمان داشته باشد. توضیح آن کمی سخت بوده اما امیدواریم آمریکایی‌ها این تصمیم اسرائیل را درک کرده و از آن حمایت کنند.

دلیل اینکه درک اندازه اسرائیل ضروری است این است که بسیاری از منتقدان و طرفداران اسرائیلی که خواستار بازگشت اسرائیل به خطوط گذشته 1967 (خط سبز یا خط آتش بس 1949) هستند، این است که آنها دوست دارند اسرائیل را به عنوان یک دیو ترسیم کنند که جهان بی پناه اسلام را به وحشت می اندازد.

اما وقتی به نقشه نگاه می کنیم تنها کمتر از یم درصد خشکی خاورمیانه را برای خود کرده‌ایم که این عادلانه نیست. از طرفی حتی در آمریکا، تنها دوستان واقعی اسرائیل، نیازهای امنیتی اسرائیل را به دلیل اندازه کوچک آن دست کم می گیرند.

چرا که اسرائیل را قدرتمند و به دلیل داشتن سیستم ضد موشکی چند لایه، گنبد آهنین، زنجیر داوود، موشک های پاتریوت و … غیرقابل نفوذ می‌دانند که این اصلا تصویر صحیحی از اسرائیل نیست.

ماندل در نوشته خود آورده است: “جو بایدن باید به خاطر ایستادن در کنار اسرائیل در طول جنگ غزه مورد ستایش قرار گیرد. اما او باید به خاطر داشته باشد اسرائیل نمی‌تواند خطراتی را که کشورهایی با مساحت ده‌ها برابر بزرگتر متحمل شوند را تاب بیاورد”

چگونه این امر حتی از سوی متحدان ما به اشتباهات محاسباتی منجر می شود؟

وقتی کارشناسان دفاعی به اسرائیل می‌گویند که نیاز به عمق استراتژیک ندارد، آن را صرفاً بر اساس قدرت نظامی و برتری کیفی نظامی آن در نظر می‌گیرند و گستره جغرافیایی آن را به حداقل می رسانند. به همین دلیل است که مقامات اسرائیلی دوست دارند بازدیدکنندگان خارجی را با هلیکوپتر بر فراز مرکز اسرائیل ببرند، و این واقعیت را برجسته می‌کنند که مبارزین جهاد اسلامی و حماس که در کالکیلا، نابلس و تولکرم مخفی شده‌اند، موشک کاتیوشا دور برد ندارند.

حتی وقتی نقشه‌های اسرائیل را در آمریکا به اشتراک می‌گذاریم، این که اگر حماس کرانه باختری را تصرف کند، محاسبات این است که هفت تا نه مایل از بزرگترین شهر اسرائیل فاصله دارد.

وقتی می‌گویم می‌توانیم در کمتر از یک ساعت از تل آویو تا مرز شمالی غزه رانندگی کنیم و استدلال کنیم که چرا حماس برای هدف قرار دادن منطقه مرکزی اسرائیل به موشک های دوربرد نیاز ندارد، مدعی می‌شوند که مشکلی نیست؛ زیرا اسرائیل یک گنبد آهنین دارد و حتی سامانه ضد موشکی دیوید اسلینگ تا از اسرائیل محافظت کند. اما هیچ کشوری نباید به یک سیستم ضد موشکی تکیه کند که در بهترین حالت، 90 درصد کارآمد باشد که البته در عمل کمتر از این حرف‌ها بازدهی دارد.

یوآو تنمباوم، مدرس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تل‌آویو می‌نویسد: «اسرائیل در محاصره دشمنانی که خواستار نابودی آن هستند، کشور کوچکی است که مرزهای قابل دفاعی ندارد. بنابراین تقریباً هیچ امکان اشتباهی ندارد.»

این جمله  معروف دیوید بن گوریون است: “اعراب می توانند هر چقدر که می خواهند در جنگ ببازند در حالی که اسرائیل نمی تواند حتی یک جنگ را ببازد.”

به تعبیر هنری کیسینجر، همه جنگ‌ها برای اسرائیل سرنوشت ساز است؛ می‌تواند اولین یا آخرین جنگ آن باشد.

اسرائیل کشور کوچکی است که ایران می‌خواهد آن را با یک بمب اتم نابود کند اما همانطور که اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس جمهور سابق ایران) گفت: «استفاده از بمب هسته‌ای در اسرائیل چیزی بر زمین نمی‌گذارد و ممکن است کل جهان اسلام را نابود کند.»

در واقع اسرائیل نمی‌خواهد قربانی تلقی شود و با تبلیغات دوستان و دشمنانش خود را آسیب‌پذیر جلوه دهد. چرا که ضعیف دیده شدن در خاورمیانه دعوت به حمله است.

این تصور که اسرائیل از نظر جمعیتی و جغرافیایی بیشتر از توان خود بازدهی دارد، به روزنامه نگاران تنبل این امکان را داده است که اسرائیل را به عنوان یک ابرقدرت آسیب ناپذیر که همسایگان خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، معرفی کنند و خوانندگان آنها این تصور را ندارند که اسرائیل می‌تواند خطراتی را که کشورهایی با عرض جغرافیایی بسیار بزرگتر می‌توانند انجام دهند، بپذیرند. اسرائیل عمق استراتژیک ندارد و رئیس جمهور و کنگره آمریکا باید قبل از ارائه مشاوره به این موضوع توجه خاص کنند.

ایالات متحده، تنها متحد وفادار اسرائیل در جهان، نباید دیدگاهی دوتایی از دولت یهود داشته باشد و آن را تنها به عنوان قدرت منطقه تلقی کند.

در واقع اسرائیل با کمک آمریکا، قدرت منطقه است، تا آنجا که عربستان سعودی می خواست قبل از 7 اکتبر در کنار اسرائیل باشد. اما در محاسبات باید عرض جغرافیایی را هم در نظر گرفت. اسرائیل در یک منطقه متخاصم تنها سرزمین دموکرات است که با قوانین غرب بازی می‌کند.

بر اساس گزارش موسسه مطالعات امنیت ملی، از 10 اکتبر تاکنون 7557 اعتراض علیه اسرائیل و تنها 602 اعتراض به نفع اسرائیل صورت گرفته است. ملت های کوچکی که منفور هستند هیچ حاشیه‌ای برای خطا ندارند.

اسرائیل از آمریکا زمان بیشتری برای نابودی حماس خواهد خواست، زیرا برای مبارزه با حماس و حزب الله به مهمات بیشتری نیاز دارد. البته دیر یا زود باید به ایران حمله کرد، همانطور که مشخص است دست ایران تا چند هفته دیگر به سلاح هسته‌ای می‌رسد که تنها هدف آن ترساندن متحدان منطقه‌ای آمریکا و احتمالاً از بین بردن اسرائیل است.

ما برای حفظ منافع خود به اسرائیل نیاز داریم. استراتژی ما باید اطمینان را به اسرائیل بدهد که ما از او حمایت می‌کنیم.

معترضان ضد اسرائیل در دانشگاه‌ها و شهرهای آمریکا نمی‌توانند عزم آمریکا برای حمایت از متحد ضروری ما را تضعیف کنند. البته اکثر آن معترضان ضد آمریکایی نیز هستند.

 

لینک خبر: https://www.jpost.com/opinion/article-785793

→ خواندن مطلب قبلی

شکاف؛ دولت بایدن دیگر نتانیاهو را شریک خود نمی‌داند

خواندن مطلب بعدی ←

جواب رد ترکیه به تولید پرچم اسرائیل در استانبول/قطع روابط اقتصادی ترکیه با اسرائیل؟

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *