معاریو: اقدامات و تصمیات شخصی نتانیاهو نشان داد که اسرائیل، رهبری ندارد.
سایت روزنامه عبری معاریو در مقاله امروز خود، به بهانه لغو جایزه ادبی اسرائیل نوشت: رسوایی لغو جایزه علمی اسرائیل نمونه وحشتناک دیگری از آسیب به نهادهای این کشور است و حتی پس از اصلاحات قضایی، اسرائیل در زمان نتانیاهو با تلاش برای تسلط بر نهادهای قانونی، امنیتی و رسانهای بیش از پیش بوی دیکتاتوری میدهد.
سیستمهای آموزشی یوآو کیش و فرستندگانش هویت برنده جایزه کارآفرینی اسرائیل را نمیپسندند؟ مشکلی نیست، ما فقط جایزه را به طور کلی لغو میکنیم. اما لغو جایزه، آسیبی به روح و قدرت قوم یهود است. دغدغه علم، فرهنگ، هنر کجاست؟ نگرانی برای آینده اسرائیل کجاست؟ و شجاعت ایستادن در برابر مخالفان و در عین حال احترام به کار آنها کجاست؟ به این میگویند رهبری! اما متاسفانه اسرائیل، در حال حاضر، رهبری ندارد.
مشکل فقط ایال والدمن نیست، که کارهای باشکوه او کمک زیادی به اسرائیل کرد، بلکه مشکل در مورد بیزاری از نمادهای دولت و ترجیح منافع شخصی محدود است و به نظر میرسد که اکنون یک سازش پوسیده بین رئیس جمهور هرتزوگ و وزیر کیش وجود دارد، مصالحهای که به مک کارتیسم منفور اجازه میدهد همزمان در مراسم اهدای جوایز احیا، اسامی برندگان جوایز اسرائیل بدون دعوت اعلام شود و احتمالاً در آینده مراسم جداگانهای برگزار خواهد شد تا انتقادات احتمالی از کانون توجه دور بماند. این دولت تمام تلاش خود را میکند تا در مقابل انتقادها شجاعانه بایستد.
اگر او در اسراییل یک رهبر بود، مطمئن میشد که باید برای جلوگیری از تبعیض بین مردم هر کاری انجام دهد و پیشبرد قانون خدمت اجباری یکسان، پیش از موعد انجام میداد. اما به نظر میرسد حفظ ائتلاف 64، مهمتر از برابری در خدمت در جنگ است.
ترس نتانیاهو از احزاب خریدی (ارتدوکس افراطی)، اسموتریچ و بن گویر که مبادا آنها دولت او را متلاشی کنند، او را فلج کرده و منجر به تلاش برای بدنامی دیگر میشود. به جای ترویج طرح کلی که بر اساس آن هر خریدی، در هر کجا که باشد، بدون هیچ گونه امتیازی در ارتش اسرائیل استخدام شود، سعی میکنند قانون دیگری را ترویج کنند. همه جوانان افراطی ارتدوکس باید عضو شوند.
طرح گالانت مبنی بر الزام خدمت خریدیها در ارتش، بمبی را انداخت که در نهایت ممکن است دولت را مجبور کند که به طور جدی در مورد استخدام ارتدوکسهای افراطی بحث کند، اما به جای حمایت، گالانت مورد تمسخر قرار میگیرد.
اگر رهبری در اسرائیل بود، لعنت «اصلاحات قانونی» را که ملت را از هم پاشید، بر سر ما نمیآورد. اگر ما یک رهبر واقعی داشتیم، دچار تفرقه نمیشدیم و در برابر همنوعان خود قرار نمیگرفت، اگر رهبری داشتیم او از دیکتاتوری جلوگیری میکرد و تلاش میکرد به یک سازش واقعی برسد. و اینگونه بود که ناگهان به فاجعه بزرگ 7 اکتبر رسیدیم.
یک رهبر واقعی بلافاصله مسئولیت را بر عهده میگیرد و سعی میکند مردم را یکپارچه کند و سعی نمیکند که قضیه را فقط به ارتش بسپارد. اسرائیل به رهبری شجاع، مسئولیت پذیر، صادق، بی طرف نیاز دارد. کسی که انتقادپذیری را بلد باشد، کسی که کشور و دموکراسی را در خط مقدم ذهن خود داشته باشد.
لینک خبر: https://www.maariv.co.il/journalists/opinions/Article-1081713