۳۰ شهریور ۱۴۰۳

دو خطای استراتژیک اسرائیل در طول جنگ غزه

جروزالم پست در مقاله‌ای دو خطای استراتژیک اسرائیل در غزه را بررسی کرد.

نتانیاهواصرار به جبران شکست بزرگ، دولت اسرائیل را در مدیریت جنگ هدایت کرد. این خطایی است که حدود هشت ماه است که ما را آزار می‌دهد و روزانه از تعداد گروگان‌های زنده می‌کاهد.

نویسنده روزنامه جروزالم پست در مقاله‌ای به دو خطای اخلاقی و عملی اسرائیل در جنگ اشاره کرد.

خطای عملیات نظامی

نویسنده نوشت: دولت اسرائیل، به ویژه رهبر آن (بنیامین نتانیاهو)، پس از 7 اکتبر مرتکب دو اشتباه راهبردی شد. اولین و مهم‌ترین اشتباه، شروع عملیات زمینی بدون تلاش برای بازگرداندن همه گروگان‌ها به خانه بود. حدود 240 نفر از جمله نوزادان، کودکان، دختران و پسران، زنان، مردان و افراد مسن در آن روز وحشتناک ربوده شدند.

قبل از شروع عملیات نظامی، بیشتر گروگان‌ها هنوز زنده بودند. این یک وظیفه ملی و اخلاقی بود که تلاش کنیم تا آنها را به هر قیمتی که باشد به خانه بازگردانیم، این وظیفه دولت پس از رها کردن شهروندانش بود.

این مسئولیت مستقیم دولت است که باید تصمیم گیرندگان را به تصمیم فوری برای بازگرداندن گروگان‌ها تا زمانی که زنده بودند، سوق می‌داد. آنها باید به این واقعیت پی می‌بردند که ما در نبرد شکست خوردیم و متوجه می‌شدند که اولین پیروزی، بازگشت ربوده شدگان خواهد بود.

رهبران دولت باید تا زمان بازگشت گروگان‌ها از انجام یک عملیات نظامی قاطع علیه سازمان حماس خودداری می‌کردند اما تصمیم گیرندگان تصمیم دیگری گرفتند.

نیاز به انتقام، پیروزی نظامی کامل، و سرنگونی حماس به عنوان یک هدف اصلی بر عدالت ملی و اخلاقی چیره شد. این تصمیم برای گروگان‌ها، اعضای خانواده‌هایشان، سربازان و تخلیه‌شدگان شمال و جنوب، تصمیمی ناگوار و دردناک بود.

به جای تعمیق درگیری با ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دوست دیگر، به جای کنترل رفح، کابینه باید تصمیم بگیرد که گروگان‌ها را به هر قیمتی که باشد، فوراً به خانه بازگرداند.

خطای استراتژیک عملیات نظامی

دومین خطای راهبردی و بحرانی در عملیات‌های نظامی است. دولت باید همزمان در دو جبهه موازی در نوار غزه جنگ می‌جنگید.

ارتش اسرائیل باید در ابتدای عملیات، زمانی که اسرائیل از حمایت جهانی برخوردار بود، وارد شمال غزه و جنوب رفح می‌شد تا تیپ‌ها و گردان‌های حماس را در هر دو شهر به طور همزمان نابود کند و از آنجا به سمت خان یونس و مرکز اردوگاه‌ها حرکت کند.

چنین حرکت نظامی‌ای می‌توانست از تحریم‌های آمریکا علیه اسرائیل، خشم جهان در حال گسترش، یهودی ستیزی، آرای ضد اسرائیلی در سازمان ملل و غیره جلوگیری کند.

اولین روزهای پس از شکست در 7 اکتبر، شوک، شرمندگی و از دست دادن صبر، موجب شد تصمیم گیرندگان اشتباهات زیادی مرتکب شدند اما این دو اشتباه ما را به ناتوانی و ضعف، بلاتکلیفی و از دست دادن امید نسبت به دستیابی به اهداف جنگ که حدود هشت ماه پیش تصمیم گیرندگان تعریف کردند، سوق داد.

شاید این آخرین فرصت حکومت باشد تا به وظیفه ملی و اخلاقی خود عمل کند و همه ربوده شدگان را به هر قیمتی به خانه بازگرداند. نخست وزیر، این مسئولیت و وظیفه شماست. به نظر من و خیلی‌ها ما در وضعیت خطرناکی قرار داریم که باید فورا متوقف شود.

نویسنده مقاله در پایان افزود: فرمان و ترمز در دست نخست وزیر است که در کنار دیگرانی مانند وزیر دفاع، رئیس ستاد ارتش، رئیس شین بت، فرمانده فرماندهی جنوب و بسیاری دیگر باید مقام‌های خود را ترک کنند و به دیگران اجازه دهند پس از شکست دردناک، جنگ را مدیریت کنند.

کسی که چنین وحشتناک شکست خورده است، نمی‌تواند بازپروری نظامی و غیرنظامی را مدیریت کند.

 

لینک خبر: https://www.jpost.com/israel-hamas-war/article-803812

→ خواندن مطلب قبلی

آتش سوزی‌های گسترده در نزدیکی بیت شمش و اشدود

خواندن مطلب بعدی ←

امتناع خاخام اعظم از دست دادن با رئیس کنست

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *