دموکراسی در اسرائیل در حال فروپاشی است؛ اکنون زمان قیام مدنی است!
ستون‌نویس روزنامه والا در مقاله‌ای در نقد دموکراسی در اسرائیل نوشت: زیلبر، دموکراسی اسرائیل را به تنه درخت تشبیه کرده بود که پوسته آن ترک خورده و داخل آن از قبل پوسیده و خورده شده است وکرم‌هایی که درون درخت را می‌خورند شناخته شده‌اند. کرم‌های نژادپرستی، انگل‌های برتری و تکبر، پشه‌های احساس حقارت و جنون به‌هم گره خورده و انگل‌های قدرت تاریک.
دوستداران طبیعت و علاقه‌مندان به باغبانی می‌دانند که درختان گاهی اوقات بیمار می‌شوند و آنها می‌دانند که راه‌هایی برای درمان یک درخت بیمار وجود دارد. اکنون درخت اسرائیل در شرف سقوط است، تکلیف چیست؟
نتانیاهو و دوستانش فقط علامت آن نیستند، بلکه خود بیماری هستند. در عمق درخت اسرائیل آن ویروس‌ها لانه دارند.
اکثر یهودیان اسرائیل همچنان معتقدند که خراب کردن سیستم، الزامی است. نخست‌وزیر مخالف سیستم قضایی است؛ وزیر دارایی با ماه ژانویه مخالف است؛ وزیر پلیس با پلیس خود مخالف است؛ وزیر ارتباطات حوزه خود را تخریب می‌کند و امسالم نعمان وزیر مسئول پرونده نزاع «علیه همه» است. آنجا حتی یک وزیر نیست که با همه چیز موافق باشد.
برای رهایی از آن، واقعاً باید چند شاخه آلوده را قطع کرد! سیاستمداران خاکستری، افراد منزوی مانند بنی گانتز، باید شخصیت جدیدی را پرورش دهند تا به مردم متعهد شوند که با نژادپرستان در دولت هم‌نشین نشوند. اعضای کنست در حین سخنرانی مبلغان ناسیونالیسم و برتری یهود، نشست را ترک کنند.
سازمان‌های مردمی آنها را به رویدادهای عمومی دعوت نکنند، رسانه‌ها، توهین‌هایی را که از دهانشان بیرون می‌آید پوشش ندهند و اعتراضات خیابانی با صدای بلند آنها را به هر مکان عمومی که جرات نشان دادن چهره‌شان را داشته باشند، همراهی کنند.
این‌ها اولین مراحل مهار هستند، چیزهای ساده‌ای که اقدامات پیشگیرانه اساسی هستند. اما چگونه می‌توان ریشه‌های سیستمی را که در اینجا ریشه دوانیده است، ریشه‌کن کرد؟ اسرائیل باید از یک فرایند عمیق عبور کند و این با سیستم آموزشی شروع می‌شود. گواهی تدریس معلمان ملی‌گرا و نژادپرست باطل و مطالب مطالعه همگی پاک شود، تاریخ و مطالعات مدنی، دروس اجباری گسترده‌ای خواهد بود، این دوره به‌عنوان دوره سیاهی که بازگشت به آن ممنوع است مطالعه شود و مطالعات شهروندی عمیق و جامع خواهد شد، بله شهروندی به قیمت ریاضیات و علوم!
ارزش یک شرکت غیراخلاقی که فناوری پیشرفته مسئول جنایات جنگی است، چیست؟ وجود مهندسان نابغه و برنامه‌نویسان استثنایی چه فایده اخلاقی دارد اگر نتیجه برنامه‌نویسی و کاربردهایی باشد که انسانیت اساسی را در پایه وجودی مدنی نابود می‌کند؟ من جامعه و اقتصاد کمتر کارآمد و اخلاقی‌تر را ترجیح می‌دهم. صنایع لعنتی تسلیحات نباید مایه افتخار مردمی باشد که قربانی گستاخی تکنولوژی و کارایی ناوشکن‌ها شده‌اند.
اکنون پرواضح است که یک لایه کامل از سیاستمداران که هیچ ایده اساسی از دولت چیست، لیبرال دموکراسی چیست، مقامات کیستند و چرا جدایی بین آنها ضروری است، سکان هدایت مردم را به دست گرفته‌اند و این نادانان رژیم، بر پشت توده‌های محروم از شهروندی حمل می‌شوند.
یک نخست‌وزیر فاسد، وزرای جنایت‌کار، تاجران فقیر و مردم خسته و ناراضی، دستورالعمل مطمئنی برای یک مرگ باشکوه دموکراتیک هستند.
و تنها واکسن شناخته شده متشکل از آگاهی، دانش، مشارکت و کنشگری جامعه مدنی است. بله وقت زمان قیام مدنی فرا رسیده است؛ اگر اکنون نه پس کی؟ اگر ما نه، پس چه کسی؟
پیوند خبر: https://news.walla.co.il/item/3709922
