ارتش اسرائیل مفتخر است که زنان نقشهای متعدد و مهمی را در آن ایفا میکنند!
خدمت سربازی در ارتش برای هر شهروند یهودی اسرائیلی (به استثنای برخی از گروهها مانند زنان خریدی) اجباری است و از سن 18 سالگی شروع میشود. مدت خدمت برای زنان دو سال است، درحالیکه مردان دو سال و نیم خدمت می کنند، به استثنای برخی از واحدهای ویژه که نیاز به تمدید دوره دارند. زنان متاهل یا باردار نیز میتوانند از معافیت خدمت برخوردار شوند و اکثر زنان عرب در اسرائیل در ارتش خدمت نمیکنند، به استثنای برخی از زنان دروزی یا مسیحی که داوطلبانه به ارتش میپیوندند.
از لحاظ تاریخی، نقش زنان در ارتش اسرائیل در نقشهای پشتیبانی مانند مدیریت، ارتباطات، پزشکی و آموزش متمرکز بود. از دهه 1990، زنان به واحدهای رزمی پیوستند. در حال حاضر زنانی در یگانهای پیاده، توپخانه، پدافند هوایی و نیروی هوایی (از جمله بهعنوان خلبان جنگنده) خدمت میکنند.
در سالهای اخیر، واحدهای ویژهای مانند واحد «کاراکال» و «تایگر» به روی زنان باز شده است که شامل اعضای هر دو جنس است. زنان در گشتها، پستهای بازرسی و سرکوب تظاهرات فلسطینیها مشارکت گستردهای داشتند، بهویژه در واحدهای غزه و لبنان که منجر به اسیر شدن تعداد زیادی از آنها توسط حماس و جهاد اسلامی شد.
ارتش اسرائیل برای ترویج برابری جنسیتی در خدمت سربازی تلاش میکند، دادگاه عالی اسرائیل نیز در همین راستا در سال 2000 تصمیمی را صادر کرد که به زنان اجازه میدهد به همه واحدهای نظامی بپیوندند مگر اینکه توجیه روشنی برای جلوگیری از این امر وجود داشته باشد. با این حال، هنوز چالشهایی در رابطه با فرصتهای برابر و ارتقاء بهویژه در واحدهای رزمی وجود دارد.
برخی از زنان به مناصب رهبری عالی در ارتش اسرائیل دست یافته اند، به عنوان مثال اورنا باربیوای، که اولین زنی است که به درجه سرلشکری و ریاست اداره منابع انسانی رسیده است و همچنین الیزا لاوی، که در یک موقعیت ارشد در نیروی هوایی خدمت می رد. برخی از زنان مناصب مانند ریاست اداره مدنی یا افسران واحدهای مختلف را بر عهده داشتند.
زنان در ارتش اسرائیل، مانند زنان در تمام ارتشها، با چالشهایی روبرو هستند، طبق گفتههای ارتش و انتقال بسیاری از پروندهها به دادگاههای نظامی، برخی از زنان با مشکلاتی در رابطه با آزار جنسی یا تبعیض مواجه هستند، علیرغم تلاشهای انجام شده برای مبارزه با آن در تلاش برای جلوگیری از این موضوع هستند. زنانی که در یگانهای رزمی خدمت میکنند نیز با چالشهای جسمی و روانی مواجه هستند، بهویژه در محیطی که از لحاظ تاریخی مختص مردان بوده است. واقعیت اسارت زنان تأثیر عمدهای بر آنها، خانوادههایشان و به طور کلی جامعه اسرائیل داشت.
زنانی که در ارتش خدمت میکنند در جامعه اسرائیل جایگاه ویژهای دارند، جایی که خدمت سربازی به عنوان بخشی از هویت ملی تلقی میشود. به همین ترتیب، تجربه خدمت سربازی فرصت هایی را برای آنها در بازار کار بهویژه در زمینه های فناوری و امنیت باز میکند. با این حال، جنگ، سربازان زن را به شیوههای پیچیدهای تحت تأثیر قرار میدهد که شامل تأثیرات روانی، اجتماعی و فیزیکی میشود.
یکی از مهمترین اثرات روانشناختی که زنان در معرض آن قرار میگیرند، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است که در نتیجه رویدادهای خشونتآمیزی که شاهد یا شرکت در آن هستند، است. اگر همکاران خود را از دست بدهند یا در خشونت شرکت کنند، ممکن است احساس گناه یا اندوه عمیقی را تجربه کنند. زنان ممکن است با چالشهای دیگری مانند آزار و اذیت یا تبعیض در یک محیط نظامی تحت سلطه مردان مواجه شوند که استرس روانی را افزایش میدهد.
مشارکت زنان در جنگ ممکن است به تغییر درک جامعه از نقش زنان منجر شود. آنها ممکن است بهعنوان قهرمان دیده شوند، اما در برخی فرهنگ ها اگر جامعه از پذیرش آنها بهعنوان بخشی از زندگی غیرنظامی سنتی دست بردارد، ممکن است با مخالفت روبهرو شوند. علاوه بر این، برخی از زنان ممکن است پس از جنگ احساس انزوا کنند، بهخصوص اگر برای ادغام مجدد در جوامع یا خانواده خود مشکل داشته باشند.
اگرچه زنانی که با چالشهای جنگ روبهرو هستند ممکن است در نتیجه تجربیات دشوار، انعطافپذیرتر و مستقلتر شوند. بااینحال، باتوجهبه این شرایط، زنان ممکن است رفتارهای تدافعی یا تهاجمی در پاسخ به محیط نظامی ایجاد کنند. آنها ممکن است محتاطتر یا هوشیارتر شوند، بهویژه در محیطهای غیرنظامی.
زنان در ارتش همچنین ممکن است در طول جنگ با آسیبهای جسمی روبهرو شوند که بر زندگی روزمره آنها تأثیر می2گذارد. ارتش اسرائیل اخیراً منتشر کرده است که از 7 اکتبر تاکنون 13500 سرباز کشته یا مجروح شدهاند؛ اما جزئیات خاصی در مورد تعداد زنان در میان این کشتهها یا زخمیها منتشر نشده است. از آنجایی که زنان بخشی از نیروهای مسلح اسرائیل هستند، احتمالاً در میان کشتهشدگان و زخمیها تعدادی سرباز زن نیز وجود داشتهاند. بنابراین، جنگ ممکن است احتمال افسردگی، اضطراب و اختلالات خواب را افزایش دهد.
اگرچه زنانی که در جنگ شرکت کردند، بسته به نقششان در طول جنگ، ممکن است در امور مدنی و سیاسی فعالتر شوند، بااینحال، تجارب جنگ ممکن است بر روابط شخصی و خانوادگی تأثیر بگذارد، چه به دلیل تغییر اولویتها یا تأثیرات روانی. بهعنوان مثال خاطرنشان شده است که سربازان زن در ایستهای بازرسی خشونت بیشتری علیه مردم فلسطین انجام میدهند و شکایات متعددی نیز در این باره مطرح شده است.
سربازان زن ارتش اسرائیل در طوفانالاقصی توسط حماس اسیر شدند و اگرچه برخی از آنها در معاملات مبادلهای که تا این لحظه انجام شد آزاد شدند، اما برخی از آنها هنوز در اسارت هستند یا در حملاتی که انجام شد، کشته شدند.
مهمترین سؤالی که پس از پایان جنگ باقی میماند، این است باتوجهبه اینکه این زنان تأثیری بر مشارکت زنان در ارتش و قرار گرفتن در معرض مرگ، جراحت، اسارت یا از دست دادن همکاران زن و مرد خود بر جامعه اسرائیل خواهد داشت، پس از اینکه به زندگی غیرنظامی بازگردند، به خانوادههایشان بپیوندند و بچههایی به دنیا بیاورند آیا جامعه اسرائیل خشنتر، افراطیتر و متعصبتر نخواهد بود؟
پیوند خبر: https://www.maannews.net/news/2130917.html