اورشلیم پست: اسرائیل در جنگ با فقر شکست خورده است.
جنگ با فقر برای صدها هزار خانوادهای که با آن دستوپنجه نرم میکنند، یک جنگ برای بقا است. با این حال، در حال حاضر، نتیجهای که بهنظر میرسد شکست مطلق باشد.
اسرائیل وارد یک نبرد حیاتی شده که از چندین سال پیش آغاز شده است. گسترش شعارهای قطبی و تفرقهانگیز شروع به ایجاد شکاف در جامعه کرد، درحالیکه بازنگری قضایی و تعارضات اساسی بر سر ارزشهایی مانند قانون نظام وظیفه جامعه اسرائیل را به دو دسته تقسیم کرد. فاجعه 7 اکتبر که بیش از یک سال بعد همچنان مردم اسرائیل را آزار میدهد و آنها را حیرت زده و با چشماندازی تیرهوتار در مقابل گذاشته است.
اورشلیم پست نوشت: علاوه بر درگیری نظامی در جبهههای مختلف و مبارزات درونی ایدئولوژیک و ارزشی که نماد مبارزه مداوم بر سر هویت جامعه اسرائیل است، نباید جنگ طاقتفرسا و دشوار دیگری را که 30 سال است در کنار نبردهای دیگر ادامه مییابد، فراموش کنیم؛ این جنگ، جنگ با فقر است.
این جنگ نه ارتشی دارد، نه فراخوان اضطراری، نه بودجه تدارکاتی، نه استراتژی، نه اهداف و نه کابینهای برای بحث در مورد برنامههای عملیاتی یا سیاستهای پس از جنگ، دشمن ملموس و پیروز ندارد؛ اما بازنده دارد: تقریباً 2.76 میلیون نفر فقیر.
درحالیکه ممکن است در این نبرد تلفات جانی نداشته باشد، تلفات جسمی و روحی زیادی وجود دارد. مهمترین آنها کودکان، والدین مجرد، خانوادههای پرجمعیت در حاشیههای جغرافیایی و اجتماعی، بازماندگان هولوکاست و افراد مسن هستند که هم در مواقع بحران و هم در زمانهای عادی با مبارزه دائمی برای بقا مواجه هستند.
هنگامی که یک درگیری امنیتی فوران میکند و اقتصاد درهم پیچیده میشود، پیامدهای اقتصادی چشمگیر است. هزینههای سنگین رویارویی نظامی، همراه با روند بهبود طولانی مدت، با تورم، ترس از رکود، نرخ بهره بالا و افزایش شدید قیمت مواد غذایی و کالاهای اساسی تشدید میشود و مردم را در آستانه یک بحران اقتصادی قرار میدهد.
این بهوضوح در خط فقر منعکس شده است که 5355 شکل برای هر نفر و 13617 شکل برای هر خانواده است که رقمی بسیار بالاتر نرخ تعیین شده آستانه فقر موسسه ملی بیمه است. برای کاهش درآمد کمتر و جمعیتهای آسیب پذیر، عواقب ویرانگر است. شرایط آنها بدتر میشود، فقر عمیقتر میشود و مبارزه با سختی بسیاری از خانوادهها را تهدید میکند.
سطح فقر و ناامنی غذایی در سال جاری بسیار زیاد است. این را میتوان به تلاشهای بخش مدنی، ارائه کمک به ارزش حداقل 1 میلیارد شکل و پرداختهای دولتی برای تخلیهشدگان، ذخیرهکنندگان و مشاغل که تا حدی به گروههای کمدرآمد تعلق داشت، نسبت داد. زمانی که مداخلات دولتی و غیرنظامی به سطح قبل از بحران برمیگردد یا حتی به پایینتر از آن میرسد، ممکن است بسیار بدتر از این باشد.
در این میان افراد جدیدی به دسته فقرا میپیوندند. برای برخی، بحران موقتی خواهد بود تا زمانی که موفق به بهبودی و بازیابی و ثبات شوند و برای برخی دیگر منجر به مارپیچ رو به پایین بدهی و پریشانی خواهد شد که فرار از آن تقریباً غیرممکن است و آنها را به سمت فقر سوق میدهد.
دهها هزار نفر از طبقه متوسط رو به پایین در معرض خطر این سرنوشت قرار دارند، زیرا نمیتوانند با افزایش هزینهها مقابله کنند.
پیوند خبر: https://www.jpost.com/opinion/article-833847