نگاهی به ماشاو، یک واحد اطلاعاتی که ارتباط اطلاعاتی را در خارج از اسرائیل حفظ میکند.
کانال 12 اسرائیل در مقالهای مفصل در معرفی فعالیت واحد ماشاو نوشت: اداره همکاریهای بینالمللی (ICD) اطلاعاتی را ارائه میدهد که باعث میشود رهبران جهان نظر خود را در مورد حملات نیروهای دفاعی اسرائیل تغییر دهند، میتواند از شرکای خود در خلیج فارس بخواهد پهپادها را به سمت مکانهایی که در اینجا نمیتوانند ببینند هدایت کنند، و پس از 7 اکتبر، حتی از آنها خواسته شده است که درحالیکه کل نیروهای دفاعی اسرائیل در غزه بودند، بر برخی مناطق نظارت داشته باشند.
سازمانها و واحدهای اطلاعاتی بسیاری از کشورها، که نامشان قابل انتشار نیست اما برخی از نامها بسیار تعجبآور هستند، پهپادها، ماهوارهها و مجموعهای از ابزارهای جمعآوری اطلاعات فنی و انسانی را به عرصههایی که ارتش اسرائیل رها کرده و از سیستم اطلاعاتی اسرائیل حمایت میکند، هدایت کردند تا از آنجا غافلگیر نشوند.
اقدام فوق مانع از گسترش ابعاد حادثه به ابعادی شد که تخمین آنها دشوار است و به فرماندهان ارتش اجازه داد تا بر بازیابی خود پس از شکست در غزه تمرکز کنند. از آن زمان تاکنون این وقایع چندین بار تکرار شده است.
واحد ماشاو، که مدتهاست از اندازه یک جوخه فراتر رفته است، واحدی در شاخه اطلاعات ارتش اسرائیل است که دیپلماسی اطلاعاتی و روابط با سازمانهای اطلاعاتی در سراسر جهان را مدیریت میکند. آنها در واقع یک رشته منحصر به فرد را مدیریت میکنند که بر روش جمعآوری اطلاعات از منابع خارجی، فورینت (اطلاعات خارجی) متمرکز است، که همکاری اطلاعاتی با ارتشهای خارجی و انتقال اطلاعاتی است که با هم به اشتراک گذاشته میشود.
به این ترتیب، اسرائیل در واقع به لطف منابع سازمانهای اطلاعاتی در سراسر جهان، عمدتاً ایالات متحده، و همچنین کشورهای اروپایی و حتی کشورهای مسلمان خلیج فارس، قابلیتهای جمعآوری اطلاعات خود را دو برابر و به گفته برخی بیش از سه برابر میکند.
یکی از رهبران این واحد به ماکو توضیح داد: من میتوانم از یک کشور خاص بخواهم که یک پهپاد را به مکانی که مورد علاقه من است هدایت کند، یا از آنها بخواهم مکانی را که من نمیتوانم در آن فعالیت کنم، قرارداد ببندند. از سوی دیگر، هنگامی که اسرائیل حملاتی را در یمن آغاز کرد، همانطور که اخیراً در بندر حدیده اتفاق افتاد، پرسنل اطلاعاتی ارتش اسرائیل توانستند اطلاعات دقیقی را برای جتهای جنگنده در خط مقدم تولید کنند، که از کشورهای دیگری که نامشان ذکر نشده بود، میآمد.
نکته تعجبآور این است که این واحد، کارهای اطلاعاتی مخفی خود را از جایی انجام میدهد که شبیه یک ساختمان اداری پیشرفته در مرکز اسرائیل است.
از یک طرف، مثل کندوی عسلی پر از فعالیت است، و از طرف دیگر، کلی صفحه نمایش، سیستم و بیشترش سکوت. یکی از جذابترین مکانهای این واحد، اتاقهایی هستند که مانند آکواریومی مهر و موم شده و از دنیای بیرون جدا هستند، جایی که مکالمات، تبادل اطلاعات، هماهنگیها و جلسات بین افسران اسرائیلی و همتایان آنها از سازمانهای اطلاعاتی کشورهای مختلف انجام میشود.
یکی از فرماندهان این واحد به ماکو گفت: امنیت اطلاعات و رمزگذاری اسرائیل بسیار مهم است تا شریک بداند که میتواند به شما اعتماد کند، و ما اینجا یک سیستم ماژولار داریم که هیچ کس دیگری، حتی موساد و شین بت، آن را ندارد.
اتاقی مثل این، یک تغییر دهندهی بازی است که به من اجازه میدهد با دهها شریک صحبت کنم.
این واحد یک هدف اصلی و عمده دارد و آن افزایش واقعی مجموعه اطلاعاتی ارتش اسرائیل و ارتقای توانمندیها از طریق منابع اطلاعاتی کسانی است که به عنوان شریک از آنها یاد میشود. هر یک از این شرکا، یک نهاد اطلاعاتی نظامی یا یک آژانس اطلاعاتی یک کشور خارجی است. در موارد بسیار زیادی، اینها نهادهای اطلاعاتی کشورهایی هستند که در مکانهایی فعالیت میکنند که اسرائیل نمیتواند در آنجا فعالیت کند، و آنها میدانند که در آنجا چه میگذرد و مورد توجه اسرائیل است. فعالیتی منحصر به فرد و بسیار ویژه در حوزه هوشمندسازی که در یک سال و نیم گذشته رشد چشمگیری داشته است.
کسی که رهبری این تغییر چشمگیر در واحد را بر عهده داشت، «الف» است، یک کارمند غیرنظامی ارتش اسرائیل که سالها عضو گولنچیک بود و سپس به دنیای اطلاعات روی آورد. در گذشته، او نقش مهمی در MBAM، همان نام جمعی برای حملات در سوریه قبل از ۷ اکتبر، داشت. امروز، او فکر میکند که این یک کارزار و سیاست شکستخورده بود که از جمله عوامل اصلی این ایده اشتباه بود که میتوان با یک تهدید کنار آمد و آن را مدیریت کرد.
A، پس از بحرانی که تا مرز انحلال واحد ماشاو پیش رفت، به این واحد منصوب شد و در اداره اطلاعات میگویند که او آن را به ارتفاعات جدید و یک انقلاب واقعی رساند. ماشاو یک واحد جمعآوری اطلاعات مبتنی بر اطلاعات خارجی، فورینت است که جمعآوری و در تمام سیستمهای اطلاعاتی ادغام میشود.
بخش دوم این واحد درسی، چگونگی درک شرکای منطقهای است. وقتی رئیس اداره اطلاعات حدود دو هفته پیش از آمریکا بازدید کرد، یکی از اعضای ارشد این واحد نیز آنجا بود که به درک علایق واقعی آمریکاییها کمک کرد و از این طریق، منافع آنها را با منافع اسرائیل ادغام کرد. نکته جالب در این مورد این است که در بیشتر موارد، همکاری شخصی و تقریباً دوستانه است. پرسنل این واحد بارها از همتایان خود از کشورهای خارجی شنیدهاند که به آنها گفته شده به انتقادات توجه نکنند و آنها کاملاً با آنها همدرد هستند.
در این زمینه، باید توجه داشت که واحد ماشاو همچنین عامل مهمی در تغییر سیاستهای رهبران جهان پس از وقایع غزه بود. برای مثال، پس از حمله به بیمارستانی در غزه که انتقاد از اسرائیل را برانگیخت. وقتی رهبران به اسرائیل رسیدند یا با مقامات اسرائیلی ملاقات کردند، پرونده اطلاعاتی واحد در مورد این رویداد را دریافت کردند. این باعث شد که آن رهبران موضع خود را در مورد این رویداد تغییر دهند و انتقادات خود را خنثی کنند. این واحد تأکید میکند که آنها برای مشروعیت اسرائیل کار نمیکنند و وظیفه آنها ارائه اطلاعاتی است که از موضع اسرائیل حمایت کند.
این واحد به سه شاخه اصلی تقسیم میشود:
شاخه پیمان ابراهیم؛ شاخه اروپایی و شاخه مرکزی که شامل بریتانیا و ایالات متحده میشود و اتفاقاً ۸۰ درصد فعالیت این واحد را تشکیل میدهد. علیرغم این درصدها، موارد زیادی وجود داشت که در آنها کسانی که شرکای کوچک محسوب میشدند، تواناییها و اطلاعات پیشگامانهای را ارائه کردند که حتی کشورهای بسیار بزرگ قادر یا مایل به ارائه آنها نبودند.
کاپیتان Y، رئیس یک گروه در شاخه کشورهای پیمان ابراهیم که با سازمانهای اطلاعاتی این کشورها همکاری میکند، توضیح داد که ما با هم تلاش میکنیم تا در صورت نیاز، اطلاعات مرتبط را برای کشور اسرائیل تولید کنیم. این فقط مربوط به جمعآوری اطلاعات نیست، بلکه تحقیق و پژوهش را نیز شامل میشود. برای مثال، همکاری با یک شریک، به اطلاعات اسرائیل اجازه میدهد تا فرهنگهای دیگر منطقه را بهتر درک کند.
طبیعی نیست که اطلاعات را با کشورهای عربی به اشتراک بگذارد، کاری که مسئولیت شاخهای است که او بهعنوان رئیس یک سلول در آن خدمت میکند. شما این کار را با دقت و با فکر فراوان و مدیریت ریسک انجام میدهید. اینها کشورهایی هستند که میتوانند اطلاعات زیادی به من بدهند که جاهای دیگر این اطلاعات را ندارند. در نهایت، همه ما در یک محله با تهدیدها و یک دشمن مشترک هستیم که هر دو طرف دارند. مزیت ما نسبت به آنها این است که اینها افرادی هستند که منطقه را به خوبی میشناسند، در منطقه هستند، منطقه ما را به خوبی میشناسند و آنها یک نیروی مضاعف برای سازمان اطلاعات ملی هستند.
ستوان S، فرمانده جوخه در شاخهی اروپایی، اضافه میکند که کار کردن با اروپاییها کاملاً با جاهای دیگر متفاوت است، بیشتر شبیه یک همکاری است. او اضافه میکند که در گفتگو با کشورهای عربی، چالشهای کمتری وجود دارد. همکاری با آنها بسیار عملیاتیتر است، علاوه بر این، شرکای کاری که من با آنها کار میکنم، قوانین بسیار کمتری دارند، بنابراین برای ما آسان است که کارها را پیش ببریم و این چیزی است که باعث میشود شعبه ما نرخ کار بالاتری داشته باشد.
همه فکر میکنند آمریکاییها و انگلیسیها اینجا مستقر هستند و همه این را میدانند. اما در ائتلاف مستقر در خاورمیانه، کشورهای دیگری نیز وجود دارند که تعداد قابل توجهی از آنها در اروپا کوچک محسوب میشوند. سازمانهایی که ما با آنها کار میکنیم مسئول امنیت مردم خود در خاورمیانه هستند و این ارتباط ما با همکاری اطلاعاتی است. گاهی اوقات یک سازمان کوچک (اطلاعاتی) یک کشور اروپایی که بوروکراسی ندارد، به من کمک بیشتری میکند و میتواند دانش طلایی را برای من به ارمغان بیاورد. من هر کاری خواهم کرد تا حملهای علیه یک نیروی اروپایی که اینجا است را خنثی کنم و این بخشی از معادله همکاری است که آنها را به کمک من میآورد.
ستوان K، یک افسر عملیاتی که با ارشدترین شرکا کار میکند، سعی میکند ما را از طریق نبرد اسرائیل علیه شبهنظامیان در عراق، زمانی که آنها روزانه پهپادهایی را به اینجا میفرستادند که تلفاتی نیز به بار آورد، با دنیای فورینت آشنا کند. درحالیکه من یک بازرس دارم که با شبهنظامیان سروکار دارد، شرکا یک شاخه کامل برای این منظور دارند و از این رو مزیت نسبی آنها همین است.
او افزود: آن شبهنظامیان به ما و همچنین داراییهای شرکایی که با آنها کار میکنم حمله کردند، از این رو منافع مشترک هر دو طرف همکاری اطلاعاتی است. این همان دو برابر شدن قدرتی است که بهعنوان مثال به نیروی هوایی اسرائیل اجازه داد تا برای رهگیری آن پهپادها آماده باشد، یا اینکه آن شریک بتواند خود مانع پرتاب یک پهپاد به اسرائیل شود، و این اتفاق نیز افتاد.
این ترکیب منافع، که اساس اطلاعات خارجی است، در همه جا صادق است. طبق این گزارش تقسیم کار فقط برای عملیات نیست. برعکس، برای مواردی مانند تحقیقات و زیرساختها نیز هست.
وقتی اطلاعات نظامی یک هدف اطلاعاتی را به یک واحد ماشاو میدهد، به منظور آمادهسازی یک عملیات تهاجمی یا بهعنوان بخشی از یک عملیات یا تحقیق در حال انجام، ستاد این واحد بررسی میکند که چه کسی یا حتی شرکایی میتوانند در آن عرصه اطلاعات را در اختیار آنها قرار دهند و سپس با نهاد اطلاعاتی خارجی تماس برقرار کرده و رابطهای را با آنها مدیریت میکند که آن اطلاعات را در اختیار آنها قرار دهد، که گاهی اوقات تولید آن برای اطلاعات نظامی دشوار است. مدیریت این رابطه نیز بسیار پیچیده و حساس است. هرگونه اقدامی از این دست مستلزم سطح بسیار بالایی از حرفهایگری و درک از شریک و آنچه که میتواند ارائه دهد، است.
این روند تماس با منابع اطلاعاتی خارجی برای کسب اطلاعات، خودش یک حرفه است. اغلب افسران عملیاتی که خط مقدم این ارتباط هستند، به یک جلسه مخفی در آن کشور پرواز میکنند یا آن را اینجا در اسرائیل مدیریت میکنند. گاهی اوقات این جلسات در یک رویداد عمومی یا حتی هنگام صرف یک لیوان آبجو در یک میخانه برگزار میشود. بهعنوان بخشی از کار اطلاعاتی، ارتباط شخصی در مرکز کار آنها قرار دارد. نکته جالب این که افسران اسرائیلی ۲۳، ۲۴ ساله هستند، درحالیکه همکارانشان ۴۰ سال یا بیشتر سن دارند.
یکی دیگر از حوزههای مهم، دیدارهای بین مقامات اسرائیلی و خارجی در سطح ارشد نظامی و حتی ردههای سیاسی است. برای مثال، سفرهای مکرر فرمانده سنتکام، فرماندهی مرکزی ایالات متحده، ژنرال کوریلا، یا دیداری بین نخست وزیر نتانیاهو و ترامپ. مسئول واحد اروپایی گفت: قبل از هر جلسهای از این دست، ما در تاکتیکیترین سطح موظف به نوشتن یک برگه توجیهی اطلاعاتی هستیم. وضعیت کلی همکاری بین کشورها چگونه است؟
از زمان حمله ۷ اکتبر، افسران عملیاتی احساس میکنند که شرکای آنها در سازمانهای اطلاعاتی خارجی تمایل بیشتری به کمک به اسرائیل دارند. کاپیتان وای. که با کشورهای عربی خلیج فارس همکاری میکند، گفت: «من میدانم که در چارچوب شغلم میتوانم از این [مشکلات] استفاده کنم و پس از ۷ اکتبر مشروعیت بسیار بیشتری برای مطالبه دارم، زیرا در شرایط پیچیده و خطرناکی برای کشور اسرائیل هستم.
ستوان s. اضافه کرد که همدستانهایی وجود دارند که او قبل از ۷ اکتبر آنها را «خوب» تعریف میکرد. اما بعد از اینکه روابط پربارتر میشوند و ما آنها را ستارهای در حال طلوع مینامیم. آنها هم میخواهند به عنوان دوست به من کمک کنند. میتوانم بگویم که در حمل و نقل مواد، هفت برابر اسناد را منتقل میکنیم. صنعت من بیشتر در حوزه عملیاتی است و ناگهان شرکایی پیدا شدهاند که در سطح تحقیقاتی با آنها همکاری میکنیم، چیزی که قبلاً فکر نمیکردیم اتفاق بیفتد. این مهمترین تغییر است. در مورد آمریکاییها و حتی بریتانیاییها، محاسبه این بود: فقط به ما بگویید چه چیزی نیاز دارید و ما آن را فراهم خواهیم کرد.
پیوند خبر: https://www.mako.co.il/pzm-soldiers/Article-84593671f60b691026.htm