زمان فصلی جدید فرا رسیده است، اسرائیل به رهبری جدید نیاز دارد.
اورشلیم پست در مقالهای با عنوان دولت اسرائیل در سطح ملی و محلی ناکارآمد است و باید جایگزین شود، نوشت: با نگاهی به وقایع غمانگیز و آشفته از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و ناکارآمدی مداوم دهههای قبل از آنها، به طرز دردناکی روشن شده است که رهبری اسرائیل ما را ناامید کرده است. نه یک بار، نه دو بار، بلکه بارها.
حقیقت دردناک این است: هر حزب اصلی، جناح سیاسی و مقام ارشد دفاعی و امنیتی در بیش از ۳۰ سال گذشته در فرسایش اعتماد عمومی، امنیت ملی و آینده جمعی ما نقش داشتهاند. وقت آن است که همه آنها کنار بروند. ما شایسته بهتر از این هستیم.
مدتهاست که رهبران اسرائیل، چه راست و چه چپ، حفظ خود، پوپولیسم و تفرقه را به منافع ملی ترجیح دادهاند. آنها به جای ایدهها، شعارهای تکراری را بازیافتهاند، به جای وحدت، تفرقه را دامن زدهاند و درحالیکه جامعه ما بیشتر دچار شکاف، دموکراسی ما شکنندهتر و دشمنان ما جسورتر شدهاند، به قدرت چسبیدهاند.
این دیگر مربوط به ایدئولوژی نیست؛ این مربوط به شایستگی، پاسخگویی و شفافیت اخلاقی است و هیچ یک از رهبران فعلی ما، از هر طرف نقشه سیاسی، به این هدف نرسیدهاند.
دولت ناکارآمد در سطوح ملی و محلی
نویسنده مقاله در ادامه نوشت: متاسفانه، ناکارآمدی دولت اسرائیل به سطح ملی محدود نمیشود. مدیران شهری ما از بیکفایتی و فقدان حرفهایگری بیشتری رنج میبرند. سیاستهای محلی تحت سلطه منافع خاص و لطفهای سیاسی هستند، جایی که فساد یک امر عادی است، نه یک استثنا.
این فساد عمیقتر از سیاست است. تشکیلات دفاعی و نظامی، که زمانی به عنوان ستون فقرات تابآوری ملی ما مورد احترام بود، از این زوال در امان نمانده است. افسران ارشد ارتش اسرائیل و کسانی که در نقشهای ارشد امنیتی هستند، دههها فرصت داشتهاند تا از شکستهای گذشته درس بگیرند، اما آنها را با هزینهای بیشتر تکرار کردهاند.
از کوری استراتژیک گرفته تا خودپسندی بوروکراتیک، از تفکر گروهی گرفته تا فقدان پاسخگویی، رهبری نظامی ما در سازگاری با ماهیت در حال تغییر تهدیدات ما، در محافظت از غیرنظامیان و حتی در محافظت از خود شکست خورده است.
نهاد دفاعی، شبکهای از پیرمردها است که ترفیعات آنها بیشتر بر اساس وابستگی سیاسی و دوستیها صورت میگیرد تا شایستگی. ارتش نتوانسته است درک کند که اولویت شماره یک آن، پیروزی در جنگها و محافظت از شهروندان اسرائیل است، نه ترویج یک ایدئولوژی خاص.
نگرانکنندهتر این است که همین چهرههای دفاعی، پس از ترک پستهای خود، مرتباً در رهبری سیاسی یا مناصب امنیتی ارشد به کار گرفته میشوند، گویی شکست در یک عرصه، آنها را برای ترفیع در عرصه دیگر واجد شرایط میکند. دیگر بس است! وقت آن رسیده که خط قرمز محکمی ترسیم کنیم.
هیچکس که در بیش از 30 سال گذشته، سمت ارشدی در ارتش یا نهاد دفاعی داشته است، نباید اجازه داشته باشد که در آینده نقشهای رهبری سیاسی یا امنیتی را بر عهده بگیرد. آنها شانس خود را داشتهاند و عواقب آن در هر شهر، هر خانواده اسرائیلی از هم پاشیده و هر جامعهای که در معرض تهدید زندگی میکند، قابل مشاهده است.
بیبی نتانیاهو، بنی گانتز، گادی آیزنکوت، یاییر گولان، نفتالی بنت، یاییر لاپید و دیگران ناظران بیگناهی نیستند؛ آنها نقش مهمی در سوءمدیریت ارتش که منجر به ۷ اکتبر شد، ایفا کردند. تفکر استراتژیک شکستخورده آنها مستقیماً منجر به این فاجعه شد و نمیتوان به آنها اعتماد کرد تا مشکلاتی را که در ایجاد آنها نقش داشتند، حل کنند.
این فراخوانی برای انتقام یا بیاحترامی به کسانی که خدمت کردهاند نیست. این فراخوانی برای مسئولیتپذیری و شجاعت ملی برای شروع دوباره است. کشوری به نوآوری، پویایی و عزم راسخ مانند اسرائیل نمیتواند دائماً توسط مردان دیروز با تفکر دیروز رهبری شود.
ما باید در را به روی نسل جدیدی از رهبران که از بار فساد رها شدهاند، باز کنیم.
پیوند خبر: https://www.jpost.com/opinion/article-854576