عملیات تروریستی که اخیراً در جنین، توسط نیروهای متجاوز اسرائیل به صورت هدفمند طراحی و اجرا شد؛ با شکست خفتبار نیروهای صهیونیستی به پایان رسید اما پیشبینی میشود جنایات در آینده ادامه داشته باشد.
باتوجه به بررسیهایی که در منابع عبری انجام شده، اقدامات نظامی به تنهایی نمیتواند در برابر نیروهای مقاومت جنین مقابله کنند. این عملیاتهای تروریستی باید به عنوان بخشی از یک استراتژی سیاسی باشد اما چنین چیزی وجود ندارد. تصمیمگیری دولت رژیم صهیونیستی بین دو الگو واره (پارادایم) امنیتی و مسیحی در ارتباط با تشکیلات خودگردان فلسطین به طور خاصی در نوسان است.
هدف از این عملیات تروریستی که تقریبا سه روز به طول انجامید، حمله گسترده به زیرساختهای نیروهای مقاومت در جنین بود. طی این عملیات متجاوزانه، انبارهای تسلیحات و آزمایشگاههای نظامی منهدم شد. اکنون جنین به دژی مستحکم و خطرناک علیه اسرائیل تبدیل شده است. به گفته منابع اسرائیلی این عملیات حرکتی تکمیلی برای جلوگیری از تقویت قوای گروههای مقاومت بوده است.
در این درگیری سه روزه، 12 نفر از ساکنین جنین اعم از نظامیان و غیرنظامیان به شهادت رسیدند، حدود 100 نفر از غیرنظامیان نیز به شدت مجروح شدند و همچنین 30 نفر که پیشتر تحت تعقیب نیروهای اسرائیلی بودند بازداشت شدند. همانگونه که در این سالها جنایات رژیم صهیونیستی برای جهانیان مشهود است، آنها مانند تجاوزهای قبلی خود، به زن، بچه، پیر و جوان رحم نکردند حتی با تخریب منازل و تجاوز به حریم سکونت ساکنین جنین، آنها را از خانههاشان بیرون کردند و آوارگان نیز به مساجد بزرگ در جنین پناه بردند.
احزاب سیاسی رژیم صهیونیستی سعی داشتند که این عملیات را به یک حرکت تغییر دهنده به سبک “دیوار دفاعی” به نفع مواضع اسرائیل نشان دهند که تمرکز اصلی آنها اشغال این نقطه از کرانه باختری و پاکسازی آنجا از فلسطینیان بود.
به نقل از گزارشی که ارتش اسرائیل منتشر کرده است این عملیات بسیار هدفمند با اطلاعات قوی و مرزبندی شده بدون پشتیبانی و حمایت یک سیاست غیر نظامی (دولتی-حکومتی) بود که یکی از علتهای عقبنشینی اسرائیلیها نیز همین امر است.
در پایان این عملیات متجاوزانه، آوارگان به منازل خود بازگشتند اما بازسازی زیرساختها و منازل مسکونی امری زمانبر است، و این امر فرصتی را برای رژیم صهیونیستی مهیا میکند. بنابراین، درگیریها نیروهای اسائیلی در سطح تاکتیکی و عملیاتی منافعی را به همراه خواهد داشت حتی اگر محلی و موقتی باشد، اما سؤالات بزرگتر و اساسیتر اینجاست که چه هدف استراتژیک و یا حتی سیاسی را به دنبال داشت و دارد؟ و یا رژیم صهیونیستی چگونه قصد دارد منطقه جنین را در بلند مدت اشغال کند؟
- یک الگو واره (پارادایم) وجود دارد که توسط وزرای راست افراطی مسیحی رهبری میشود. وظیفه آنها کنترل مستقیم نظامیهای اسرائیلی بر تمامی اراضی اشغالی ازجمله شهرهاست که به عنوان مبنایی برای تضمین امنیت گفته میشود. در ادامه الحاق گسترده سرزمین ها و برچیدن تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان یک سیستم دولتی که تقریبا زندگی 3000000 فلسطینی را مدیریت میکند، جزو وظایف آنها به شمار میرود.
- الگو واره (پارادایم) دوم که توسط وزیر دفاع گالانت و همه رؤسای نهادهای دفاعی و حتی ارتش اسرائیل مشترک است، بین مناطق حیاتی که اسرائیل در آن مسئولیت مستقیم امنیتی دارد و باقی شهرهای فلسطین و اطراف آنها تمایز قائل میشوند. جایی که خود فلسطینیها از طریق تشکیلات خودگردان و ساز و کارهای آن مسئولیت امنیت هستند، اما اسرائیلیها در کار فلسطینیان دخالت میکنند.
واضح است که سیاست دولت و نیروهای نظامی-امنیتی رژیم صهیونیستی اجازه روند پیشرفت و تقویت جنین و یا حتی شهرهای دیگر فلسطین را نخواهند داد، اما اسرائیل در کنار عملیاتهای تروریستی علیه گروههای مقاومت، باید پشتیبانیهای دیگری نیز داشته باشد تا بتواند مناطق بیشتری را غصب کند؛ از جمله تشویق کشورهای خلیج فارس!
اشغال و پاکسازی منطقهای که اسرائیل برای غصب و تصرف به آن حمله کرده؛ در صورتی امکان پذیر خواهد بود که دولت اسرائیل تصمیم بگیرد بر اساس موارد امنیتی عمل کند.
در آخر، ارتش اسرائیل به هر منطقهای که از خود مقاومتی نشان دهد یا قوای خود را علیه مواضع اسرائیل تقویت کند حمله میکند حتی اگر به قوای خود آسیب رسد که در حال حاضر برای جنگ احتمالی آینده در مناطق شمالی آماده میشود.
همانطور که در گزارشات و مستندات منابع عبری زبان نام برده این متن، غصب کردن یک منطقه و پاکسازی آن در دراز مدت تنها با ابزار نظامی حل نخواهد شد بلکه مستلزم یک استراتژی منسجم از رده سیاسی است.
اسرائیل باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد بر اهداف راهبردی که برای خود تعریف کرده از جمله توقف هستهای شدن ایران و برقراری روابط خود با عربستان سعودی متمرکز شود یا اینکه به غصب و اشغال در اراضی اشغالی ادامه دهد.
اسرائیل این را خوب میداند که الان در باتلاقی گیر افتاده که سرنخ فرو رفتن در این باتلاق را پیدا نمیکند، آیا گرفتاری از سوی دولت مردان و سیاست فاجعهبار اسرائیل است یا از سوی رهبری ایران در مرکز گروههای مقاومت؟ این فرایند در حال حاضر آینده اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی به خطر میاندازد. و دیگر یک کشور دموکراتیک، امن و عادل به شمار نمیآید.
اخبار مرتبط: