تحلیلگر نظامی هاآرتص در مقالهای به فرسایش تدریجی در صفوف سربازان و جنگی که اسرائیل هرگز شاهد آن نبوده است، پرداخته است.
تحلیلگر هاآرتص نوشت: پس از گذشت بیش از 100 روز از جنگ با حماس، یکی از پدیدههایی که مورد توجه کافی قرار نمیگیرد بار سنگین و مستمری است که بر دوش سربازان است.
تعداد سربازانی که در برخی از یگانهای رزمی به دلیل مشکلات روحی و روانی از خدمت خارج شدهاند بیش یا مساوی تعداد مجروحین جنگ است. جنگ در نوار غزه با تمام آنچه که ارتش اسرائیل از سر گذرانده است متفاوت است، اگرچه حماس نسبت به بسیاری از ارتشهای دشمن که اسرائیل در دورههای قبل با آنها جنگیده است، دشمن ضعیفتری است اما از بسیاری جهات، ارتش و سربازان در جنگ کنونی، در معرض موقعیت مشابهی قرار نگرفتهاند.
آموس هارل، تحلیلگر هاآرتص افزود: جنگ فعلی استثنایی است، از نظر تعداد نسبتاً بالای تلفات، ماهیت جنگ در یک منطقه پرجمعیت که بخشی از آن در زیر زمین رخ میدهد و همچنین کشتار ناشی از عملیات زمینی ارتش اسرائیل.
طولانی شدن دوران جنگ با مشکلات زیادی همراه است. بخشی از مشکل ناشی از مشکل در تعریف کار است. در حال حاضر به نظر نمیرسد که جنگ در بیشتر میدانهایی که ارتش در نوار عملیات میکند، شدید باشد. خطر اصلی مربوط به سلولهای کوچکی است که از زیرزمین بیرون میآیند و با شلیک تک تیرانداز، موشکهای آرپیجی و کارگزاری مواد منفجره حمله میکنند. اکثر نیروها در خان یونس تحت فرماندهی لشکر 98 هستند و ماموریت اصلی آنها تلاش برای رسیدن به رهبران ارشد حماس در تونلها و شاید تشخیص محل نگهداری افراد ربوده شده است.
نویسنده هاآرتص ادامه داد: پیامی که ارتش اسرائیل در رسانهها منتشر میکند این است که فرماندهان و سربازان آماده هستند تا جنگ را تا زمانی که نیاز داشته باشد ادامه دهند. اما در عمل، یک فرسایش تدریجی و به ظاهر طبیعی مربوط به ماهیت وظایف وجود دارد. بخشی از فرماندهی تیپ در خان یونس با کارهای فرعی بیشتری سروکار دارد که به کندی انجام میشود، در حالیکه رهبری لشکر تلاشهای خود را بر جنگ با رهبر حماس یحیی سنوار متمرکز میکند.
در سایر یگانها و گردانهای تیپ که بسیاری از سربازان معتقدند نقش خود را به خوبی انجام دادهاند، فضا متفاوت است، اکنون پس از 100 روز متوالی ماندن آنها توجیهی ندارد. زمانی که به سربازان گفته شد که انتظار میرود برای یک دوره ذخیره طولانی دیگر فراخوانی شوند، در مرکز نگرانی قرار دارد. پدیدههای غیبت بی سر و صدا وجود دارد که سربازان به بهانههای مختلف از مرخصی به واحدهای خود در نوار غزه باز نمیگردند.
نویسنده هاآرتص تصریح کرد: ارتش از نیروهای ذخیره موجود خود استفاده نمیکند و بار نابرابر بین کسانی که خدمت نمیکنند، احساس میشود. دشواری رویارویی با حماس و همچنین بار وظایفی که رهبران را ملزم به طرح مطالبات دشوار از زیردستان خود میکند، روشن است. اما به نظر میرسد که رهبری این رشته و کسانی که از بالا بر آن نظارت دارند، متوجه نشدهاند که این یک ماراتن است و نه یک مسابقه 100 متر. این امر مستلزم برنامهریزی دقیقتر و تنها با گفتگوهای توصیه شده درباره میهن پرستی، نمیتوان آن را تضمین کرد.
لینک خبر: هاآرتص