صدها هزار خانواده که از خانههای خود تخلیه شدهاند با مشکلات روانی زیادی روبرو هستند: روابط شکسته، کودکان مضطرب و درماندگی. فروپاشی در خانوادهها ادامه دارد.
شبکه 12 عبری در گزارشی درباره وضعیت خانوادگی تخلیه شدگان نوشت: ماهها از آغاز جنگ میگذرد و در کنار ویرانیهای میدان جنگ، نبرد خاموش دیگری در درون خانوادهها درگرفت. صدها هزار نفری که از خانههای خود در جنوب و شمال آواره شدهاند، در هتلها گرفتار شدهاند و دور از جامعه و بدتر از همه دور از یکدیگر زندگی میکنند. نتیجه آن از هم پاشیدگی خانوادهها، بحران و اضطراب و بی اعتمادی فرزندان به والدین است.
یکی از ساکنین کیبوتصها در غلاف غزه میگوید: شوهرم در یک دوره آموزشی مربوط به سربازان است. من با فرزندانم در هتل گیر کردهایم. ما نیم سال است که جدا از هم زندگی میکنیم، چگونه ممکن است؟ بازگشت به حالت عادی بسیار دشوار خواهد بود. ما در دو دنیای متفاوت زندگی میکنیم، ما برای بازسازی رابطهمان نمی دانیم چه کنیم، احساس میکنیم گم شدهایم.
گاهی اوقات این شکاف حول یکی از انفجاریترین مسائل در شش ماه گذشته میچرخید آیا باید تخلیهشدگان را به مناطقی که خطرناک تلقی میشوند، باز گرداند؟ یک فرد تخلیه شده از شمال، یک پرتگاه بین خود و شریک زندگیاش را توصیف میکند. هیچ راهی نیست که برگردم و نزدیک مرز زندگی کنم. اما شوهرم مزرعهای در آنجا دارد، این کار برای او و والدینش یک تجارت و کسب درآمد است. ما همدیگر را اصلا نمیبینیم.
این داستانها واقعیت دشوار هزاران خانواده را منعکس میکند. گفتگو با هماهنگکنندگان تابآوری در شمال و جنوب تصویری تلخ را نشان میدهد: از دست دادن قدرت والدین به دنبال قطع ارتباط با روال زندگی، مشکلات در ایجاد مرزها در یک اتاق شلوغ در هتل و مهمتر از همه فروپاشی روابط زیر بار جنگ.
دالیا آموس، مدیر منطقهای مراکز تابآوری هوسان گالیله غربی و شرقی، میگوید: خانوادههایی هستند که پیش از این والدین در هتل درخواست اتاقهای جداگانه میکردند. آنها عادت کرده بودند که هر کسی فضای خود را داشته باشد، اما امروز همه در یک اتاق باز زندگی میکنند که برای کل خانواده است، حریم خصوصی وجود ندارد. اقامت در هتل برای شش ماه یا یک سال مناسب نیست.
مراکز تابآوری خط کمکی را افتتاح کردند و تاکنون هزاران تماس دریافت کرده است که بیشتر آنها از سوی زنانی که در خانه با مشکلات بسیار زیادی روبرو هستند. بسیاری از والدین وقتی فرزندانشان خارج از چارچوب رفتار میکنند، احساس درماندگی دارند. بدون کلاس آموزشی و بدون دوستان همسایه هستند و نمیتوانند به عنوان والدین عمل کنند.
مدیر مرکز تابآوری ادامه داد: هیچ کس نمیداند آینده چه خواهد شد. به ساکنان شمال گفته میشود که «صبر کنید»، اما چگونه میتوان با عدم اطمینان زندگی کرد؟ این تنها یک دستورالعمل مطمئن برای فروپاشی روابط و خانواده است.
آموس افزود که وضعیت هتلها برای زندگی طولانی مدت خانوادگی ساخته نشده است. هیچ حریم خصوصی وجود ندارد، کودکان برنامه مشخصی ندارند و والدین احساس میکنند که کنترل زندگی خود را از دست دادهاند.
هزینه روانی جنگ خسارت سنگینی را به همراه دارد. در کنار درمان مجروحان جسمی، باید از آسیب دیدگان روحی، خانوادههایی که تا استخوان فرسوده شدهاند، نیز مراقبت کنیم. دولت باید در چند سطح عمل کند: ارائه راه حلهای مسکن دائمی، پاسخگویی به کودکانی که خارج از چارچوبهای آموزشی باقی میمانند، و حمایت از خانواده. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، خانوادهها همچنان از هم فرو میپاشند.