دروزیها همچنان برای دولت اسرائیل میجنگند، دولت چه زمانی برای آنها خواهد جنگید؟
ستوننویس روزنامه معاریو در مقالهای با اشاره به روابط متقابل دروزیها و دولت اسرائیل نوشت: درحالیکه سربازان دروزی در ارتش اسرائیل از کشور دفاع میکنند، برادرانشان در آن سوی مرز قتل عام و تحقیر میشوند.
چه بر سر پیمانی که با خون نوشته شده بود آمد؟ آیا اسرائیل شرکای واقعی خود را فراموش کرده است؟ در لحظه حقیقت، زمانی که وفاداری آزمایش میشود، آیا اسرائیل هر کاری که لازم است برای محافظت از دروزیها در سوریه انجام میدهد؟ چگونه کشوری که به اتحاد خود با جامعه دروزی افتخار میکند، میتواند قانون دولت – ملت را تصویب کند که دروزیها را بهعنوان شهروندان درجه دو معرفی میکند؟
طبق برداشت قانونگذاران، یک سرباز یا افسر دروزی که کشته میشود با یک افسر یا سرباز یهودی برابر است، اما وقتی زنده است، رویکرد شفاف است. دروزیهای اسرائیل درخواست ترحم نمیکنند. آنها درخواست به رسمیت شناخته شدن دارند. نه تنها برای حق جنگیدن، بلکه برای حق به حساب آمدن.
اتحاد بین جامعه دروزی و دولت اسرائیل همیشه در چشمانداز خاورمیانه استثنایی بوده است. جامعهای غیریهودی که در ارتش اسرائیل خدمت میکند و نرخ استخدام آن حتی از جمعیت یهودیان نیز بالاتر است. جامعهای که تعداد زیادی از پسرانش به دام این کشور میافتند. این اتحاد منافع نیست، بلکه اتحاد سرنوشت است. دولت اسرائیل از این همکاری بدون درک عمق آن لذت میبرد. دروزیها چیزهای زیادی دادهاند و چیزهای کمی خواستهاند: فقط رفتار محترمانه و این احترام در سالهای اخیر از بین رفته است نه به خاطر مردم، بلکه به خاطر رهبری.
تضمین امنیت دروزیها در سوریه باید در توافق با رژیم سوریه گنجانده شود.
الزام به دیدن دروزیها بهعنوان بخش جداییناپذیر داستان اسرائیل، و بهعنوان افرادی برابر و بدون هیچ قید و شرطی، همچنین از این واقعیت ناشی میشود که آنها یک اقلیت ملی هستند که هرگز سعی در ادعای حق تعیین سرنوشت خود نداشته و ندارند. آنها خود را بهعنوان بخشی از مردم اسرائیل تعریف میکنند. وقتی قانون دولت – ملت تصویب شد، لحظهای از گسست ایجاد شد.
دولت اسرائیل که مدعی برابری ارزشهاست، با حروف سیاه و سفید نوشت که یهودیان در اولویت هستند. بقیه، زائد هستند. قانونگذاران کوشیدند تا برای دروزیها روشن کنند که مهم نیست چقدر خون برای دفاع از میهن ریختهاند، این سرزمین هرگز از آنِ آنها نخواهد بود، همانطور که از آنِ ماست. این یک بیانیه شرورانه و نژادپرستانه است که هرگز نباید بیان میشد.
از آن زمان، احساس بیگانگی رو به افزایش بوده است. به دروزیها وعده قانون برابری داده شد، اما هرگز این اتفاق نیفتاد. آنها آن را تصویب نکردند، آن را اصلاح نکردند، فقط قول آن را دادند.
و اما دروزیها؟ آنها همچنان برای این کشور میجنگند و احساس میکنند که دیگر برای آنها نمیجنگد. کشوری که به شرکای خود احترام نگذارد، آنها را از دست میدهد. ما نمیتوانیم جامعه دروزی را از دست بدهیم. نه از نظر اخلاقی، نه از نظر امنیتی و نه از نظر انسانیت. این پیمان با خون نوشته شده است. اکنون زمان آن رسیده است که آن را در زندگی نیز بنویسیم.
پیوند خبر: https://www.maariv.co.il/journalists/article-1216930